اصلاح الگوی مصرف کلید واژه فراموش شده ی هدفمندی یارانه ها
لیکن از آن طرح بزرگ و سرنوشت ساز برای افق پیشرفت ایران اسلامی در حال حاضر تنها واژه های یارانه نقدی ، کسری بودجه برای پرداخت یارانه ها، بار افزایش نقدینگی این طرح و تصمیم گیری برای این موضوع به عنوان چالشی برای اقتصاد کلان توسط اصحاب دولت در اذهان عمومی جاری میگردد.به نظر می اید در این وضعیت رویکردی به اصل غرض هدفمندی یارانه ها در انبساط افکار عمومی و سوق دادن نظرات کارشناسان می تواند کارگشا باشد.
در واقع به خاطر داریم یکی از ضرورتهایی که صاحب نظران را در خصوص لزوم اجرای هدفمند کردن یارانهها متفق النظر می نمود، وضعیت نامطلوب توزیع و مصرف یارانهها و اسراف ملی به عنوان مهمترین پیامدهای این نوع توزیع در سطح کشور بود.
باور داریم که یکی از اهداف نامگذاری مدبرانه رهبر انقلاب بر سالها ، گفتمانسازی اهداف نامگذاری و تسری آن به بدنه اجتماعی کشور می باشد.انتخاب نام سال اصلاح الگوی مصرف توسط ایشان در سالی که دولت و مجلس به سوی تصویب قانون هدفمندی یارانه ها گام برمیداشتند ، کلید واژه ای موکد برای این امر مهم در اقتصاد ایران به شمار می آمد.
حال جای این سوال باقی است در این همهمه و دغدغه های یارانه ای چرا از توجه به کلیدی ترین اقدام موثر برای ارتقاء و جهش اقتصاد ملی ورسیدن به منظر های متصور از سند چشم انداز 20 ساله غافل مانده ایم؟به نظر می رسد در حال حاضر "اصلاح الگوی مصرف " تبدیل به واژگانی غریب در مباحثات کارشناسی روز کشور شده اند.
به یاد داریم در زمانی که به سبب یارانه بنزین و گازوئیل مصرف فوق العاده و چندین برابر سرانه استاندارد و همچنین قاچاق سرسام آور دشمنان را به تحریم صادرات بنزین به ایران عنوان فلج کننده ترین نوع تحریم تحریک میکرد،اقدامات شجاعانه و قابل تقدیردولت وقت در سهمیه بندی و مدیریت تولید و مصرف سوخت از سوی رهبر انقلاب اولین قدم در راه هدفمند کردن یارانه ها نام گرقت که نفس این عمل گامی موثر و اساسی در جهت اصلاح الگوی مصرف به شمار می آمد.
امروز کشور در وضعیتی قرار داردکه مصرف گرایی به عنوان میراث منحوس استعمار در قرون معاصر ،گلوی اقتصاد ملی را میفشرد و از طرفی بهره وری پایین نیروی کار ، انرژی و همچنین ضایعات بالا در بخش کشاورزی و صنایع و عدم استفاده از ظرفیت های بلاستفاده خطوط تولید صنعت هزینه فرصت های سنگینی را بر دوش اقتصاد کشور تحمیل می نمایند، در حالیکه این موارد نه تنها منبعث از تحریم های اقتصادی نیستند بلکه فائق آمدن بر آنها از ضرورت های اقتصاد مقاومتی می باشد.
در حال حاضرکه نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی در ایران بالاترین میزان را نسبت به کلیه کشور های جهان داراست و سرانه مصرف اقلام اساسی چندین برابر استاندارد های جهانی است و به طور متوسط حدود 20تا 25 درصد محصولات کشاورزی و باغی ما تبدیل به ضایعات می گردد و کیفیت تولیدات صنعتی ما جلب نظر مشتری را نمی کند به نظر می آید علی رغم حرکت هایی که در گذشته صورت پذیرفته مدبرانه ترین عمل انجام اقداماتی عاجل و برنامه محور با دیدگاهی راهبردی و برپایه قوانین موجود و یا تقنین قوانین به روز با هدف اصلاح الگوی مصرف با رویکرد های ذیل می باشد:
اولویت دادن به تغییر و اصلاح وضع موجود از طریق فرهنگ سازی و ترویج روش مصرف درست
واقعی کردن قیمت ها با لحاظ موقعیت جغرافیایی سکونت ،عدالت اجتماعی و تامین معیشت دهک های ضعیف
جایگزینی سامانه های نوین در صنایع ،معادن و کشاورزی با رویکرد کاهش مصرف انرژی وافزایش حداکثری بهره وری تولید و نیروی کار و استفاده از ظرفیت بلا استفاده تولید ملی
نظارت موثر و هدفمند بر فرایند توزیع کالا و خدمات در کشور
توسعه زیر ساخت های حمل و نقلی با اولویت نوسازی ناوگان حمل و نقل با اجزای کم مصرف و بهره ور و توسعه خطوط ریلی
ایجاد مکانیسم های کارامد مالیاتی و اخذ عوارض متناسب از کالاهای مصرفی و انرژی
تدوین برنامه ای منسجم برای اصلاح الگوی مصرف در ادارات و سازمان های دولتی و نهاد های عمومی به عنوان بزرگتزین مصرف کنندگان کشور
امید است دولتی که لقب خود را تدبیر و امید انگاشته است و بیش از 100 روز از 1460 روز زمان خود را سپری نموده است با توجه به ایام تدوین بودجه ملی و همچنین فرارسیدن زمان تدوین برنامه ششم توسعه به مقوله اصلاح الگوی مصرف به عنوان کلید تعالی اقتصاد ملی توجه بیشتری نماید.