چند نکته درباره بودجه 93

تعریف‌های متعددی برای بودجه دولت بیان شده است لیکن می‌توان گفت که آنچه مورد توافق غالب کارشناسان علم برنامه‌ریزی است این است که بودجه برنامه‌ای کوتاه مدت یک ساله است که در آن با برآورد درآمدها و هزینه‌ها فعالیت‌های آینده دولت و نحوه تامین اعتبار مورد نیاز آن پیش‌بینی می‌شود.

از دیدگاه کلان بودجه کشور مهم‌ترین ابزار سیاست‌گذاری مالی در جهت ایجاد ثبات اقتصادی، تحریک رشد اقتصادی، بهبود اشتغال و توزیع درآمد است که می‌تواند با ارائه تصویری واضح و شفاف از درآمدها و نحوه تخصیص منابع به هزینه‌ها برای مصارف مورد نیاز، کشور را در مسیر نیل به اهداف معین شده در اسناد بالادستی قرار دهد.

لایحه بودجه سال1393 دولت تدبیر و امید در موعد مقرر قانونی علی‌رغم وقت محدود دولت جدید تقدیم مجلس شد که این تعهد به قانون برای انضباط بخشی به ساختار مالی کشور بسیار پسندیده می‌باشد لیکن به نظر می‌آید دولت محترم رعایت این بند حقوقی را بر بسیاری از اصول اساسی و مهم بودجه مقدم و اولی دانسته و شرایط فردی را داشته است که تحویل برگه امتحانی را راس ساعت مقرر بر نوشتن پاسخ صحیح سوالات ارجح بداند. البته به این نکته هم باید توجه داشت که دولت محترم در این امتحان از پاسخ به مهم‌ترین سوال یعنی هدفمند کردن یارانه‌ها نیز معاف بوده است.

در این مجال و به جهت عدم اطاله کلام به نکاتی قابل توجه در لایحه بودجه 1393 اشاره می‌گردد:

با مروری به کلیات لایحه بودجه در خواهیم یافت که این لایحه از انسجام لازم در جهت رسیدن به الزامات راهبردی مندرج در برنامه پنجم و سند چشم‌انداز برخوردار نمی‌باشد. شاید بتوان علت اساسی این نبود انسجام را عدم تدوین و ارائه یک بسته سیاستی اقتصادی توسط دولت با توجه به وضعیت مبهم تحریم‌ها و نامعلوم بودن کاهش تحریم‌ها در 2 سال باقی مانده از برنامه پنجم توسعه دانست. لذا آنچه به نظر می‌آید این است که بیشتر رویکرد تراز بودجه‌ای در بودجه 93 بارز بوده و سیاستگذاری مورد اشاره در نطق آقای دکتر روحانی در لایحه بودجه 93 از درجه اولویت کمتری برخوردار بوده است.

همان‌گونه که می‌دانیم نفت بخش اساسی درآمد ملی ما را از بخش منابع درآمدی بودجه تشکیل می‌دهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهداف راهبردی نظام کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی است در بودجه پیشنهادی دولت علی‌رغم کاهش میزان صادرات نفتی با توجه به نرخ تسعیر ارز و قیمت پیشنهادی فروش نفت عملا کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی تحقق نیافته است. علاوه بر این به نظر می‌رسد با توجه به شرایط تحریم و عدم اتکا بر مواضع آمریکا، پیش‌بینی میزان رشد بالای 50 درصدی صادرات نفتی نسبت به عملکرد سال 92 خوشبینانه تلقی گردد. اتکای زیاد به منابع نفتی و عدم برآورد ریسک عدم دسترسی به منابع ارزی حاصله، با فرض فروش نفت در بودجه 93 دور از شرط احتیاط بوده و منافع ملی را در گام‌های بعدی دیپلماسی مورد تهدید قرار خواهد داد.

در قسمت درآمدهای غیرنفتی نیز برآورد رشد حدود 40 درصدی درآمد مالیاتی نسبت به عملکرد واقعی سال جاری نیز جای ابهام خواهد داشت.

سود سهام شرکت‌های دولتی در لایحه 93 به میزان 15 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. این در حالی است که هزینه‌های شرکت‌های دولتی از جمله هزینه‌های سرمایه‌ای این شرکت‌ها فشار جدی به بودجه وارد می‌کند که نیازمند تدبیر جدی دولت می‌باشد. البته قابل ذکر است که برآورد می‌گردد عملکرد سود سهام شرکت‌ها در سال جاری حدود 65 درصد قانون بودجه 92 باشد که در این صورت همین مبلغ کاهش یافته نیز قابل تحقق به نظر نمی‌آید.

یکی از ایرادات دولت یازدهم به دولت قبل، اعتراض به برداشت از صندوق توسعه ملی بود این در حالی است که دولت یازدهم در لایحه بودجه 93 درخواست مجوز برای تبدیل 20 درصد از منابع صندوق به ریال و همچنین 20 درصد دیگر به سپرده‌گذاری در بانک‌ها برای پرداخت تسهیلات ارزی را دارد. علاوه بر نقدهای کارشناسی در مورد تناقضات این عمل با اهداف صندوق، این اقدامات می‌تواند تبعات منفی پولی از جمله افزایش نقدینگی را بر اقتصاد تحمیل کند.

عدم پیش‌بینی درآمدهای حاصل از هدفمندی و موکول کردن آن به طرحی جداگانه فارغ از مزایای آن مطمناً موجب اصلاحیه قانون بودجه خواهد شد که در کاستن از انسجام بودجه مؤثر است.

در بخش مصارف بودجه نیز یکی از مباحث داغ محافل کارشناسی و رسانه در حال حاضر مباحث بودجه طرح‌های عمرانی کشور است. جدا از اعتراضات محلی و منطقه‌ای به نحوه تخصیص به ردیفهای هزینه‌ای طرح‌های عمرانی باید در نظر داشت که رشد حدود 40 برابری بودجه عمرانی نسبت به میانگین عملکرد واقعی دو سال اخیر پیش‌بینی به عمل آمده را فارغ از پرداختن به مشکلات تحقق، غیر واقع‌بینانه ارزیابی می‌نماید. لذا با در نظر گرفتن بهترین احتمالات، عملکرد سال 93 تفاوت چندین برابری با عملکرد سال جاری نخواهد داشت.

در لایحه بودجه 93 کاهش قابل ملاحظه اعتبارات متفرقه دیده می‌شود، لیکن این اعتبارات هنوز سهم قابل توجهی از بودجه دارند که از شفافیت آن خواهد کاست.

در مجموع می‌توان ارزیابی کرد هر چند اقدام دولت یازدهم در ارائه به موقع لایحه بودجه قابل تقدیر است و همچنین عدم درج ارقام بودجه‌ای در احکام و تبصره‌ها، کم شدن اعتبار ردیف‌های متفرقه و کم شدن احکام تبصره‌های ماده واحده از نقاط قوت لایحه بودجه محسوب می‌گردند لیکن به جهت واقعی‌تر شدن و کاهش اثرات منفی کسر بودجه در تصویب قانون بودجه موارد ذیل می‌بایست بیشتر مورد ملاحظه نمایندگان محترم ملت در مجلس شورای اسلامی قرار گیرند:

- با توجه به محدودیت‌های انتقالات مالی و مبهم بودن وضعیت تحریم‌های نفتی و همچنین منافع بلند مدت جمهوری اسلامی ایران تا حد ممکن از وابستگی به درآمدهای نفتی در بودجه کاسته شود.

- اثرات لایحه هدفمندی یارانه‌ها بر بودجه پیش‌بینی گردد تا قانون بودجه کمترین اصلاحات را داشته باشد.

- از برداشت شرکت‌های دولتی از منابع صندوق توسعه ملی ممانعت به عمل آید و از تبدیل منابع ارزی این صندوق به ریال تا حد امکان جلوگیری شود.

- طرح‌های آمایش سرزمین و مطالعات دقیق فنی و اقتصادی ملاک تخصیص اعتبارات عمرانی قرارگیرد.

- انجام واگذاری‌های اصل 44 مطابق برنامه مورد تأکید قرار گیرد.

- وضعیت بدهی‌های دولت مورد رسیدگی و مدیریت واقع گردد.

- به مباحثی مانند مسکن مهر و سهام عدالت و هدفمندی یارانه‌ها به عنوان مباحث مهم توجه مبسوط صورت پذیرد.

امید است با جدیت نمایندگان محترم مجلس و هماهنگی دولت محترم در بررسی جزئیات بودجه تمامی جوانب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور مورد توجه واقع گردیده و عدالت در تخصیص منابع موجبات شکوفایی و پویایی اقتصادی را در فضای کشور پدید آورد.


 

اصلاح الگوی مصرف کلید واژه فراموش شده ی هدفمندی یارانه ها

اجرای طرح هدفمندی یارانه ها در سال 1389 به عنوان جراحی بزرگ اقتصادی ایران و امری که حتی مورد تقدیر نهاد های بین المللی واقع گردید تا به امروز باعث تسری نقد ها و نظرات زیادی از سوی مردم و کارشناسان به بدنه جامعه شده است و به عنوان یکی از مباحث ویژه گفتمان های اقتصادی و اجتماعی حال حاضر کشور به شمار می آید.

لیکن از آن طرح بزرگ و سرنوشت ساز برای افق پیشرفت ایران اسلامی در حال حاضر تنها واژه های یارانه نقدی ، کسری بودجه برای پرداخت یارانه ها، بار افزایش نقدینگی این  طرح و تصمیم گیری برای این موضوع به عنوان چالشی برای اقتصاد کلان توسط اصحاب دولت در اذهان عمومی جاری میگردد.به نظر می اید در این وضعیت رویکردی به اصل غرض هدفمندی یارانه ها در انبساط افکار عمومی و سوق دادن نظرات کارشناسان می تواند کارگشا باشد.

در واقع به خاطر داریم یکی از ضرورت‌هایی که صاحب نظران را در خصوص لزوم اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها متفق النظر می نمود، وضعیت نامطلوب توزیع و مصرف یارانه‌ها و اسراف ملی به عنوان مهمترین پیامدهای این نوع توزیع در سطح کشور بود.

باور داریم که یکی از اهداف نامگذاری مدبرانه رهبر انقلاب بر سال‌ها ، گفتمان‌سازی اهداف نامگذاری و تسری آن به بدنه اجتماعی کشور می باشد.انتخاب نام سال اصلاح الگوی مصرف توسط ایشان در سالی که دولت و مجلس به سوی تصویب قانون هدفمندی یارانه ها گام برمیداشتند ، کلید واژه ای موکد برای این امر مهم در اقتصاد ایران به شمار می آمد.

حال جای این سوال باقی است در این همهمه و دغدغه های یارانه ای چرا از توجه به کلیدی ترین اقدام موثر برای ارتقاء و جهش اقتصاد ملی ورسیدن به منظر های متصور از سند چشم انداز 20 ساله غافل مانده ایم؟به نظر می رسد در حال حاضر "اصلاح الگوی مصرف " تبدیل به واژگانی غریب در مباحثات کارشناسی روز کشور شده اند.

به یاد داریم در زمانی که به سبب یارانه بنزین و گازوئیل مصرف فوق العاده و چندین برابر سرانه استاندارد و همچنین قاچاق سرسام آور دشمنان را به تحریم صادرات بنزین به ایران عنوان فلج کننده ترین نوع تحریم تحریک میکرد،اقدامات شجاعانه و قابل تقدیردولت وقت در سهمیه بندی و مدیریت تولید و مصرف سوخت از سوی رهبر انقلاب اولین قدم در راه هدفمند کردن یارانه ها نام گرقت که نفس این عمل گامی موثر و اساسی در جهت اصلاح الگوی مصرف به شمار می آمد.

امروز کشور در وضعیتی قرار داردکه مصرف گرایی به عنوان میراث منحوس استعمار در قرون معاصر ،گلوی اقتصاد ملی را میفشرد و از طرفی بهره وری پایین نیروی کار ، انرژی و همچنین ضایعات بالا در بخش کشاورزی و صنایع و عدم استفاده از ظرفیت های بلاستفاده خطوط تولید صنعت هزینه فرصت های سنگینی را بر دوش اقتصاد کشور تحمیل می نمایند، در حالیکه این موارد نه تنها منبعث از تحریم های اقتصادی نیستند بلکه فائق آمدن بر آنها از ضرورت های اقتصاد مقاومتی می باشد.

در حال حاضرکه نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی در ایران بالاترین میزان را نسبت به کلیه کشور های جهان داراست و سرانه مصرف اقلام اساسی چندین برابر استاندارد های جهانی است و به طور متوسط حدود 20تا 25 درصد محصولات کشاورزی و باغی ما تبدیل به ضایعات می گردد و کیفیت تولیدات صنعتی ما جلب نظر مشتری را نمی کند به نظر می آید علی رغم حرکت هایی که در گذشته صورت پذیرفته مدبرانه ترین عمل انجام اقداماتی عاجل و برنامه محور با دیدگاهی راهبردی و برپایه قوانین موجود و یا تقنین قوانین به روز با هدف اصلاح الگوی مصرف با رویکرد های ذیل می باشد:

اولویت دادن به تغییر و اصلاح وضع موجود از طریق فرهنگ سازی و ترویج روش مصرف درست 

واقعی کردن قیمت ها با لحاظ موقعیت جغرافیایی سکونت ،عدالت اجتماعی و تامین معیشت دهک های ضعیف  

جایگزینی سامانه های نوین در صنایع ،معادن و کشاورزی با رویکرد کاهش مصرف انرژی وافزایش حداکثری بهره وری تولید و نیروی کار و استفاده از ظرفیت بلا استفاده تولید ملی

نظارت موثر و هدفمند بر فرایند توزیع کالا و خدمات در کشور 

توسعه زیر ساخت های حمل و نقلی با اولویت نوسازی ناوگان حمل و نقل با اجزای کم مصرف و بهره ور و توسعه خطوط ریلی

ایجاد مکانیسم های کارامد مالیاتی و اخذ عوارض متناسب از کالاهای مصرفی و انرژی

تدوین برنامه ای منسجم برای اصلاح الگوی مصرف در ادارات و سازمان های دولتی و نهاد های عمومی به عنوان بزرگتزین مصرف کنندگان کشور

امید است دولتی که لقب خود را تدبیر و امید انگاشته است و بیش از 100 روز از 1460 روز زمان خود را سپری نموده است با توجه به ایام تدوین بودجه ملی و همچنین فرارسیدن زمان تدوین برنامه ششم توسعه به مقوله اصلاح الگوی مصرف به عنوان کلید تعالی اقتصاد ملی توجه بیشتری نماید.


در باب فتح ظریف

تیتر های رسانه های مکتوب و مجازی از دیپلماسی ظریف و ظریفکاری های این دیپلماسی و دستاورد های عدیده آن می نگارند.و همه این رسانه ها اذعان می دارند که این دیپلماسی با مدیریت جناب آقای روحانی یا به اصلاح دلچسب این طایفه با تدبیر شخص رئیس جمهور به نتیجه رسیده است.

ضمن تشکر از آقای روحانی و تیم دیپلماسی آقای ظریف در این باب اظهار نظری می نمایم.

به نظر بنده واقعا اگر سرسختی ۱۰ سال اخیر تیم های مذاکره کننده در روند مذاکرات توام با همراهی با شور و شعور مردم ایران  نبود مطمئناً این مذاکرات به این سطح مقدماتی از توافقات دست نمی یافت.

اکنون ملت ایران است و انتظار اینکه آیا وعده ها محقق می شود و شان ملی ، بین المللی ،عرفی،شرعی و قانونی مردم پس از این مذاکرات مورد توجه مدعیان داخلی و جهانی واقع می گردد. و آیا وعده های معیشتی و اقتصادی گره خورده به این دیپلماسی تک محوره محقق می گردد.